پیچیدگیهای این زندگی آنقدر در هم تنیده و در اعمناق ذهن و فرهنگ ما ریشه دوانده که حتی وقتی با مسائل ساده نیز روبرو می شویم، اعتماد به نفس کافی برای تصمیم گیری نداریم و خود را منوط می کنیم به آراء دیگران. از ابراز اندیشه خود بدون پیوستی به فلان کتاب و تفکر و نظریه در جوامع علمی و جدی میپرهیزیم -بماند که عدم قدرت تصمیم گیری ریشه عمیقی در تفکر انتقادی و آموزشهای لازمه در دوران مدرسه دارد- بارها شنیده ایم که نظری از سمت سیاستگذاران اعلام شده و پس از چند روز تکذیب یا تغییر یافته است. وقتی در سمیناری سخن می گوییم بر اتکا به خود و پژوهش محوری و حرمت تفکر تاکید میکنیم و در عمل از متخصصان خارجی آن هم در حد چینی استفاده میکنیم. مصداق دقیق این تفکرات اتفاقی است که در معماری امروز ایران می افتد:
خلاقیت در پایین ترین حد، برخورد کمی با معماری، پذیرش بیش از حد دانشجو و هر شخص دارای مدرک ارشد برای تدریس در دانشگاه آزاد، برخورد سطحی با خواستههای کارفرم، بردگی ذهنی و عملی برای کارفرما، داوریهای غیر منطقی و منفعت طلبانه مسابقات معماری، ترد و تنهایی معماران و اساتید خلاق و پژوهش محور از جامعه حرفه ای و صدها درد و داستان که چون تیغ هایی تیز جسم ناتوان معماری کشورمان را میخراشند و جانش را به تحلیل میبرند. طراحی معماری شده کپی ضعیف و آشکار از کارهای موفق سایر کشورها. تالیف کتاب یعنی دانشجویان را مجبور کنید فصلهایی از کتاب را ترجمه کنند و اگر از نفوذ کافی برخوردار باشی و کتاب به عنوان منبع کنکور معرفی شود، با تیراژ بالا و تجدید چاپ کتاب در صدر بزرگان این حرفه قرار می گیری و از امکانات بسیاری بهره مند میشوی؛ و از همه مهمتر سمینارهایی که با مقالات کپی شده و تکراری و اساتید و حرفهای همیشگی برگزار میشوند.
“تقلید به خلاقیت منجر نخواهد شد. آنتونی سي.آنتونيادس در کتاب بوطیقای معماری به نقل از رودلف آرنهایم با کپی کردن به سختی مخالف است و هیچ گونه ارزشی را در آن _حتی در بازنمایی واقع گرایانه- نمییابد. به نظر او «چیزی به عنوان تقلید صادقانه واقعیت فیزیکی وجود ندارد» کپی کردن را نمیتوان جایگزین تلاش اندیشمندانه برای درک واقعیات و دستیافتن به جوهره ذاتی اشیاء دانست. دانشجوی معماری باید تشویق شود که نسبت به تجربههای تقلیدی، اقتباسی و التقاطی، آزادانه عمل کند و از محدود بودن و جزم اندیشی نسبت به موضوعات –خواه امروزه منطقی باشد یا غیرمنطقی- منع شود.”
اما ضربه مهلکی که در چند سال اخیر رویا و باور خیلی از تلاشگران و خلاقان عرصه معماری را به باد داده است نتایج مسابقات معماری و طرحهای منتخب برای مسابقات بین المللیاند. به نقل از رولان بارت ” رویا متمدن کننده است” موضوعی مهم که هر ترم حداقل یک جلسه در درس مبانی نظری معماری به این موضوع می پرداختم. ۲۰۰ نفر در یک مسابقه شرکت می کنند؛ به فرض که ۵۰ نفر ایشان با جدیت و برنامه ریزی طراحی کرده اند و به فرض اینکه رقابت اصلی بین این ۱۰ نفر از بین ایشان باشد، اما زمانیکه نتایج اعلام می شوند و منتخبین خارج از ۵۰ نفر ذکر شده هستند، رویا و سلیقه صدها نفر تحت الشعاع قرار می گیرند. مثل مسابقه طراحی داخلی مترو تبریز (ایستگاه فلکه دانشگاه تبریز) و یا غرفه های ایران در فستیوال های جهانی، سردر فلان دانشگاه و فلان میدان که توسط اساتید مطرح ایران گزینش می شوند و به همراه خود چشم اندازاخلاق و اندیشیدن و خلاقیت را به باد می دهند.
هدف گذاریها و مراحلی که جوانان برای زندگی معماری خود برگزیده اند با اعلام چند نتیجه و شکست از شرکت در جندین مسابقه کمرنگ می شوند و جایشان اندیشه ها و تکنیک و طرح هایی پر می کنند که ازعان دیگرانند و به ما و جامعه ما ربطی ندارند و یا در شرایط بهتر گروهی از این بین راهی غرب می شوند و جالب اینکه با همان طرح های پذیرفته نشده پذیرش بهترین دانشگاه ها را می گیرند یا حتی بورس تحصیلی می گیرند. حکایت معماری ایران، حکایت غمگینی است که از سنگلاخ سرکوب اخلاق و خلاقیت می گذرد و متاسفانه منتقدین و اساتید متعهد در اکثر مواقع یا کوتاه می آیند یا با بی توجهی جمعی مواجه می شوند!
علی خیابانیان، مدرس دانشگاه